*در مورد دخمه گذاری دست کم دو ایراد مطرح است:
یک) براساس شنیده ها، رژیم سابق ـ با این که به دلیل توجه به ایران باستان، برای زرتشتیان مزاحمت ایجاد نمی کرد ـ مراسم دخمه گذاری (گذاردن جنازه بر بلندی تا خوراک پرندگان شود) را به دلیل مسائل بهداشتی، ممنوع کرد. در هند آزادی انواع ادیان را می بینیم. در عین حال اجازه ی دخمه گذاری نداد.
دو) فرض کنیم دخمه گذاری ایراد بهداشتی نداشته باشد. این کار بر خلاف عاطفه و کرامت انسان است. مادری که ببیند پرنده های لاشه خوار برای تکه تکه کردن فرزندش، به سوی آن حمله ور شده اند، چه حالی پیدا می کند؟ از نظر اسلام به قدری انسان احترام دارد که برای جنازه ی آن نیز حرمت قائل است و لذا جنازه ی انسان را بی دلیل نمی توان قطعه قطعه کرد.
اگر تنها نگاه مادی داشته باشیم، بهتر است جنازه ی انسان ها را با دستگاه های پیشرفته تبدیل به کود کنند و در زمین کشاورزی استفاده کنند. در حالی که یقینا نوع انسان ها نمی پذیرند که با عزیزانشان حتی غیر عزیزانشان چنین کاری صورت گیرد.
یادآوری
الف) جواب می دهند: بدن پرنده ی لاشه خوار بهتر از خاک، میکروب جسد را از بین می برد.
این که آیا پرنده ی لاشه خوار، بهتر با میکروب مبارزه می کند یا خاک، در تخصص ما نیست. با توجه به اینکه غالب انسانها در اثر بیماری از بین می روند، بدن برخی از آنها آلوده به میکروب های خطرناک است و این حیوان بعضی از این میکروب ها را ، از طریق فضله و آب دهان و...، این پرنده ممکن است به جاهای دیگر منتقل کند و سبب بیماری انسان ها شود.
امروزه علم روز در کشورهای غربی پیشرفت چشمگیر کرده و با توجه به اینکه آنان به سلامتی و زنده ماندن، اهمیت فراوان می دهند، اگر دفن مرده در خاک مشکلاتی پدید می آورد، مطمئنا این کار را ترک می کردند و به آنچه زرتشتیان سفارش می کنند رو می آوردند.
ب) جواب می دهند: چه فرق است بین اینکه بدن انسان، با پرنده آسیب ببیند یا با مار و عقرب در زیر خاک؟ دیوار بلند دخمه نیز مانع دیدن می شود.
صدمه زدن مار و عقرب به جنازه ی انسان در زیر خاک، حتمی نیست. مخصوصا مار که بسیار اندک است. پس بستگان مرده یقین به وجود مار و عقرب ندارند اما دیدن رفت و آمد پرنده های لاشه خوار بر فراز دخمه و تصور اینکه در حال چه کاری هستند، برای مصیبت دیده ها بسیار شکننده است.
ج) جواب می دهند: انسان وقتی که مرد، جسم او مانند ناخن و مو است که از بدن جدا می شوند. همانگونه که ناخن و مو بی ارزش است، جسد نیز بی ارزش بلکه پلید است.
اگر عاطفه ی انسان های زنده را در نظر بگیریم، می بینیم رابطه ی عاطفی انسان ها نسبت به جسد مرده با مو و ناخن متفاوت است. درست است که تکه تکه کردن جسد، در روان مرده اثر نمی گذارد اما در انسان های زنده مخصوصا بستگان او تاثیر بد دارد.
آیا نمایش دادن فیلمی که مقداری مو را پاره پاره می کند با فیلمی که جسد انسان را تکه پاره می کند، اثری یکسان بر بیننده دارند؟ آیا تکه پاره کردن جسد انسان، موافق با کرامت انسان است؟ آیا انجام دهنده ی این کار قسی القلب نمی شود؟
اگر دخمه گذاری معقول و قابل توجیه بود، دکتر جهانگیر اوشیدری در توضیح آن، پنهان کاری نمی کرد. اینجا